پرسش: امام رضاعلیهالسلام هنگامی که در خراسان بودند، نامهای به امام جوادعلیهالسلام در مدینه نوشتند. این نامه حاوی چه نکاتی بود؟
نامه اول1 و دوم2 دارای نکات مهم و گاه مشترکی هستند که در اینجا به آنها اشاره میشود:
اهمیت انفاق: در آخر نامه اول، حضرت با ذکر دو آیه از قرآن اهمیت انفاق را بیان میکند؛ مبنی بر اینکه خداوند فرموده است: «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً؛ کیست که به خداوند وام دهد؛ وامي نیکو و او [خدا] برایش چندین برابر کند. » (بقره/245) همچنین میفرماید: «لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ؛ اشخاص دارا و ثروتمند به اندازه ثروت خود و کسانی که نادار هستند، به قدر امکاني که خدا به آنها مرحمت نموده، بخشش کنند.» (طلاق/7) در پایانِ نامۀ دوم هم به مقام انفاق کننده نزد خداوند اشاره دارد، با انفاق مقام انسان نزد خداوند بالا میرود: «چرا که میخواهم خداوند در پرتو انفاق مقامت را بالا برد؛ پس ببخش و انفاق کن و جز از خدا مترس.» پس هر چه انسان با اخلاص و بیمنت ببخشد، علاوه بر اینکه نزد مردم به مقامی بالا میرسد، نزد خداوند نیز ارج و قرب مییابد.
مردمی بودن: برای جذب کردن مردم و نفوذ در قلب آنها، باید در کنارشان بود و با آنها خو گرفت. همانطور که ائمهعلیهالسلام با صبر، بردباری و خیر خواهی برای دیگران، همیشه در کنار مردم بوده و از حال آنها باخبر بودند. امام هشتمعلیهالسلام نیز به تنها فرزند خود میآموزد در برابر کسانی که در پی دور کردن ایشان از مردم هستند، چگونه عمل کند. آن حضرت به امام جوادعلیهالسلام توصیه میکند از دری که همه از آن وارد و خارج میشوند، تردد کند؛ چرا که شنیده بودند، خدمتکاران حضرت را از درب کوچک خانه بیرون میبرند تا به کسی خیری نرسانند. امام رضاعلیهالسلام با این سفارش، همراهی و بودن در میان مردم را به فرزند و امام بعد از خویش گوشزد میکنند تا همگان ببینند حضرت رضاعلیهالسلام با این که ولیعهد خلیفه است، فرزندی دارد که به میان مردم میآید و با مردم زندگی میکند و با آنها همنشین است. هرگز از مردم دوری نکرده و خود را از آنان پنهان نمیکند؛ پس هر کس که دارای جایگاه و مقام است، نباید خود را ویژه بداند و مسیرش را از عامه مردم جدا کند.
بخشش به مردم: علی بن موسی الرضاعلیهالسلام با تمسک به سیره پدران بزرگوارش، همچنین برای نشان دادن اهمیت بخشش به مردم، در هر دو نامه به انفاق توصیه کردهاند. در نامه اول میفرمایند: «امید دارم اموال را به غلامان موسی بن جعفر و خویشان بخشش کنی و در نامه دوم آمده است: «تو را به حقی که بر گردنت دارم، هنگام وارد شدن به خانه و خارج شدن، از درب بزرگ رفت و آمد کن و همراه خود طلا و نقره فراوان بردار و به هر کس که از تو درخواست کرد، عطا کن.» امام در این قسمت به اداره اموال اشاره میکند که چگونه و چه زمانی باید مصرف شود. حضرت رضاعلیهالسلام با این توصیه نشان داد که ولی نعمت مردم باید بتواند مشکلات اقتصادی آنها را پاسخگو باشد. همچنین مردم متوجه باشند برای درخواستهای خود کسی را دارند که ولی نعمت آنهاست و جوابگوی نیازهای مالی و معنوی آنان خواهد بود.
بخشش به بستگان: علاوه بر انفاق و بخشش نسبت به عامه مردم، باید نسبت به خویشاوندان هم انفاق و بخشش داشت و پیوسته باید جویای وضعیت اقتصادی آنها بود تا در تنگنای مالی قرار نگیرند. امام پس از بخشش به مردم، حتی در نامه دوم مقدار بخشش به عموها و عمهها را مشخص میکنند، به عموهایت کمتر از 50 دینار نده و به عمهها کمتر از 25 دینار و در ادامه میفرمایند: «اگر بیشتر دادی با خودت است.» اینگونه مشخص کردن مقدار پولی که باید به بستگان داده شود نیز علتی است برای برقراری رابطه با خویشان، همچنین کمکهای مالی به آنها، در جهت مستحکم شدن رابطه خانوادگی و حق صله رحمی است که بر گردن هم دارند. همین امر موجب میشود رابطه خویشاوندی نزدیکی با هم داشته باشند و با این، تألیف قلوب آنها نسبت به اسلام می شود. با توجه به شرایط سخت مالی که بستگان امام و علویان در آن قرار داشتند، این کمکهای مالی به منظور تقویت بنیه اقتصادی بستگان و شیعیان بود تا در فشار و سختی روزگار جذب دستگاه حکومت نشوند؛ به ويژه این که خلفا تلاش داشتند، چنین افرادی را با پول و رشوه به طرف خود بکشانند.
اهمیت به عقل اقتصادی: سعیده؛ کنیز امام صادقعلیهالسلام،3 از اصحاب امام کاظمعلیهالسلام4 و از راویان حدیث5 است. امام رضاعلیهالسلام در روایت دیگری وی را زنی با فضیلت میداند که نزد امام ششمعلیهالسلام تعلیم یافته تا جایی که وصیت به او سپرده شده بود.6 امام رضاعلیهالسلام در نامه اول، در بین توصیه به فرزند خود به احسان و بخشش از سعیده یاد میکند و میفرماید: «سعیده، او زنی است که هوشیار است و استعداد قوی و دقتنظر دارد در اموالی که میبخشد.» اینکه امام رضاعلیهالسلام یک زن را یاد کرده و از هوشیاری او تعریف میکند، احتمالا به دلیل استعداد و عقل اقتصادی اوست که به عنوان یک الگو یا نمونه از آن نام میبرد.
بنابرآنچه بیان شد، امام محمد تقیعلیهالسلام بعد از اقامت پدرش در طوس، دو نامه از ایشان دریافت کرد که در هر دو نامه به انفاق و بخشش به مردم توصیه و تأکید شده است. شاید به همین دلیل باشد که امام نهم به جواد الائمه مشهور شده است. با دقت در این نامهها مشخص ميشود كه حاکم اسلامی برای آگاهی از درد مردم، باید مردمی بوده و در بین جامعه باشد. در انفاق و بخشش برای جلب نظر مستمندان و حتی خویشان دریغ نکند و در حد توان از اموال خود به آنها ببخشد.
پینوشت:
- «به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند تو را نگه دارد و در پناه خود از شر دشمنانت محافظت فرماید. ای پسرم، پدرت فدای تو باد. من در حال حیات و صحت و سلامتی اموال خود را به تو واگذار نمودم، به امید آن که خداوند بر تو منت گذارد و بر خویشاوندان خود و غلامان حضرت موسی بن جعفر و امام صادقعلیهماالسلام احسان و بخشش کنی و اما سعیده او زنی است که هوشیار است و استعداد قوی و دقت نظر دارد در اموالی که می بخشد. خداوند تبارک و تعالی فرموده است: «کیست که به خداوند وام دهد؛ وامي نیکو و او برایش چندین برابر کند» (بقره/245) و فرموده است: «تا آنکه اشخاص دارا و ثروتمند به اندازه ثروت خود و کسانی که نادار هستند، به قدر امکان که خدا به آنها مرحمت نموده، بخشش کنند.» (طلاق/7) و هر آینه خداوند به تو وسعت زیادی عطا کرده است. ای فرزند عزیزم، پدرت فدایت شود، کارها را از من پنهان مکن که از نصیب خود بیبهره بمانی. والسلام»؛ عیاشی، محمد بن مسعود (م320ق)، تفسیر عیاشی، تحقیق: هاشم رسولی محلاتی، تهران: المطبعه العلمیه، 1380ق.
- «ای پسرم، به من خبر رسیده است که خدمتکاران، تو را از درب کوچک خانه بیرون میبرند؛ زیرا بخل دارند که از ناحیه تو خیری به کسی برسد. تو را به حقی که بر گردنت دارم، هنگام وارد شدن به خانه و خارج شدن، از درب بزرگ رفت و آمد کن و همراه خود طلا و نقره فراوان بردار و به هر کس که از تو درخواست کرد عطا کن. از عموهایت هرکدام را دیدی، کمتر از پنجاه دینار نده و به هر کدام از عمهها که رسیدی، کمتر از بیست و پنج دینار نده. اگر بیشتر دادی، با خودت است؛ چرا که میخواهم خداوند در پرتو انفاق مقامت را بالا برد؛ پس ببخش و انفاق کن و جز از خدا مترس»؛ کلینی، محمد بن یعقوب (م329ق)، الکافی، تحقیق: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق، ج4، ص43؛ شیخ صدوق، محمد بن علی (م 381ق)، عیون اخبار الرضا، تهران: جهان، 1378ق، ج2، ص 8.
- كشى، محمد بن عمر (نيمه اول قرن 4 ق)، رجال الكشي- إختيار معرفة الرجال، تحقیق و تصحیح: محمد بن الحسن طوسى وحسن مصطفوى، مشهد: مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، 1409 ق، ص366.
- امین، محسن (م1377ق)، اعیان الشیعه، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۶ق، ج7، ص262.
- اردبیلی غروی، محمد بن علی (زنده در ۱۱۰۰ق)، جامع الرواة، بیروت: دارالاضواء، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م، ج2،ص458.
- شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ص366؛ محسن امین، اعیان الشیعه، ج7، ص262.
نظرات